نصرالدین نظامی و داستان باورنکردنی او

در تاریخ ۲۰۱۷\۷\۲۶ در موناستیراکی مرکز آتن با آقای نصرالدین نظامی «مدیر ارتباطات شبکه اینترنتی solomon»برای انجام یک مصاحبه در مورد زندگی گذشته او تا به امروز دیدار کردم.

لطفا مختصری از بیوگرافی خود را بیان کنید.

نصرالدین نظامی هستم اهل افغانستان و از ولایت ننگرهار.دارای دیپلم از افغانستان و سابقه کار کردن با کامپیوتر،سخت افزار و نرم افزار و همچنین انجام دادن شغل خیاطی زیرا از دوران کودکی علاقه داشتم هزینه تحصیل را خودم بپردازم.

به چه دلایلی به فکر سفر به اروپا شدید؟

همانطور که بسیاری از مردم دنیا آگاهند،در افغانستان مشکلات امنیتی بسیاری وجود دارد.در انجام زمان همچنین مشکلات حزبی و مشکلاتی در رابطه با آزادی وجود داشت هم برای مردان و هم برای زنان .هدف اصلی من برای این سفر اقتصاد نبود بلکه،به دلیل خستگی از زندگی تکراری در افغانستان و همچنین عدم وجود امکانات کافی برای زندگی و تحصیلات بود.مدتی در پاکستان مهاجر بودم و زندگی مهاجری را در انجا هم تجربه کردم.

از شروع سفر به اروپا و سختی هایی که در این راه پشت سر گذاشته اید تعریف کنید.

در سال ۲۰۰۷ با دیدن شرایط سخت و غیرقابل تحمل زندگی در افغانستان به فکر ایجاد تغییر در زندگی ام شدم.از پسر عمه ام که در انگلستان زندگی میکرد  برای رفتنم به انگلستان تقاضای کمک کردم.با رفتن به پاکستان سفر خود را شروع کردم و از آنجا از راه قاچاق به ایران،ترکیه و سپس از مسیر وحشتناک دریا به جزیره ساموس در یونان رسیدم.

برای رسیدن به یونان از افغانستان به مدت دو ماه را در راه های سخت و خطرناک گذراندم.

به مدت ۱۵ روز در کمپ  ساموس بودم و توسط پلیس یونان انگشت نگاری شدم و برگه یک ماهه برای ترک خاک یونان گرفتم.بعد از گذراندن مدتی در ساموس به شهر آتن پایتخت یونان رسیدم ولی در آن زمان افراد و سازمان های بسیاری برای کمک به مهاجرین وجود نداشت.حدود یک هفته را  در مسافرخانه‌ها ی آتن گذراندم و برای رفتن به ایتالیا به پاترا رفتم ولی شرایط آنجا بسیار دشوار بود.به مدت یکماه هیچ  مکانی برای خوابیدن نداشتم و بستر خواب من کناره های خیابان ها بود.سرانجام با پنهان شدن داخل یک کامیون و توسط کشتی بعد از ۳۶ ساعت به ایتالیا رسیدم و با تهیه بلیط قطار به فرانسه رفتم .حدود ۱۵ روز را در جنگل کاله گذراندم و بعد از آن به انگلستان رفتم.در انگلستان درخواست پناهندگی دادم ولی بعد از هشت ماه و در آگوست سال ۲۰۰۸به دلیل داشتن اثر انگشت در یونان درخواست من رد شد و دوباره به یونان دیپورت شدم.در یونان توسط یکی از دوستانم مشغول به کار شدم و همانجا شروع به یادگیری زبان کردم.ولی بعد از گذشت یکسال از شرایط زندگی راضی نبودم و در ماه جون ۲۰۰۹ به همراه دوستم تصمیم به ترک یونان گرفتیم ولی این بار از مسیر زمینی نه دریایی.ما از مسیر بالکان شروع به حرکت کردیم و بعد از پشت سر گذاشتن مشکلاتی مانند مورد حمله قرار گرفتن دزدان در صربستان،به سرقت بردن پول هایمان و دستگیری توسط پلیس ،سرانجام به اتریش رسیدم ولی بعد از گذراندن ۵ ماه باز هم دچار مشکلی که در انگلستان برایم بوجود آمده بود شدم، باز هم دیپورت به یونان.ولی اینبار تصمیم به ماندن در یونان کردم.به مدت ۲۰ ماه مشغول به کار در جزیره ای شدم و با تقویت زبان تصمیم به رفتن به آتن و ادامه تحصیل گرفتم.سرانجام در آتن مشغول به کار مترجمی در سازمان های مختلف مانند IOM و GCR شدم و در رشته تاریخ،فرهنگ و زبان یونانی مشغول به تحصیل شدم.در سال ۲۰۱۵ برای کمک به مهاجرین اقدام به ساخت سایت refugee welcome کردم و از همان طریق با آقای فانیس مدیر شبکه خبری آنلاین solomon آشنا شدم و توسط او در آن مجله هم مشغول به کار شدم.در مجله solomon در مورد مطالب مختلف از کشورهای مختلف نوشته میشود و کارمندهای زیادی از کشورهای مختلف مانند افغانستان،یونان،پاکستان،چین و …به صورت داوطلبانه مشغول به کار هستند.

خب،بعد از گذراندن مشکلات بسیار زیاد و دردناک در این مسیر طولانی و خسته کننده اکنون زندگی شما چگونه است و اگر نصیحتی به دیگر پناهجویان دارید بیان کنید.

خب اکنون از زندگی خود خوشحال هستم.شاید به اصلی ترین هدفم نرسیدم ولی با تلاش های بسیار روز به روز به اهدف خود نزدیکتر میشوم. نصیحتی که برای دیگر پناهجویان دارم این است که هیچوقت نا امید نشوند و روز به روز با داشتن افکار مثبت برای اهداف خود تلاش کنند و با قبول کردن اشتباهات خود از انها درس بگیرند و دیگر انها را تکرار نکنند.

و در آخر مصاحبه ،من محمدرضا حسینی کمال تشکر از آقای نظامی برای دادن وقت خود به ما را دارم و آرزوی بهترین ها را برای ایشان دارم.