دستە بندی - داستان مهاجران

دوران جوانی

با خانواده خود زندگی کردن یک حال و هوایی دیگری دارد و داشتن آن حس و حال بدونه آنها امکان پذیر نیست . وقتی با خانواده خود پدر ، مادر ، برادر ، خواهر ، زندگی می کنیم انگار هیچ غمی نمی تواند بر ما غلبه کند . وقتی هر روز...

تابستان سرد در افغانستان

سال 2016 وقتی کلاس هشتم بودم با مصطفی به مدرسه می رفتیم و درس من بهتر از او بود و میتوانستم با اینکه مصطفی پسر بازی گوشی بود به او در یادگیری درس ها کمک کنم . یک روز مثل همیشه وقتی از کار سر زمین کشاورزی برگشتیم او رفت...

به مهاجران و پناهندگان اجازه اقامت بدهید….

علی داستان خود را از طریق مقاله صوتی ارائه شده توسط پرندگان مهاجر در یک پادکست کوچک با ما به اشتراک می گذارد. روستای من تال است، در استان ماندی بهاء الدین در پنجاب و کشور من پاکستان است. من کشورم را ترک کردم چون گرسنگی...