ما حدود یک سال هست که در یونان زندگی میکنیم ولی هنوز مشکلات و سختی های زندگی در کمپ ما را از پا نشناخته است و امید و آرزوی ما در دل مهاجران مثل این گیاه هایی که کاشتیم جوانه زده است و در حال رشد است.من دیگر از این همه صبر و تحمل خسته شده ام و میخواهم مثل این گیاه ها احساس تازگی،شادابی و طراوت کنم.
از اوایل ماه کمپ که ما در خیمه زندگی میکردیم کاشتن گیاه و یا همان درست کردن باغچه برای ما سخت بود.چون که پولی برای خرید نهال نداشتیم و اینکه آوردن اب دور از خیمه ها بود و جایی برای کاشت وجود نداشت.در ان موقع کسی به فکر درست کردن باغچه نبود چون که میدانستند سخت است و مشکلات زیادی در بر دارد.
ولی الان حدود چند ماهی میشود که ما در کانکس زندگی میکنیم و این برای همه مردم این کمپ بهتر بوده است و ما در کنار کانکسمان باغچه ای درست کردیم که بعضی از گیاه ها در حال رشد است و این برای پدر و مادرم خیلی خوب است و علاقه زیادی به گل و گیاه دارند و وقتی که صبح ها پدرم از جای بر میخیزد و به گل ها اب میدهد احساس خوبی پیدا میکند و همین طور من خیلی خوشحالم ازاین که پدرم میتواند با دیدن گل و گیاه و اب دادن ب ان ها حس خوبی را در خودش حس کند و این ثمره گیاه ها تمام زحماتی از پدرم است که توانست یک باغچه ای درست کند و همینطور ما میتوانیم از نهال هایی که کاشته ایم مانند ،خیار،فلفل وبسیاری از چیزهای دیگر استفاده کنیم و نیازی نیست که از بیرون تهیه کنیم.امیدوارم که همیشه در کنار خانواده باشم و همینطور به غیر از باغچه و نهال کاشتن بتوانیم یک اینده ای زیبا درست کنیم و با خوشحالی و بدون دقدقه به زندگیمان ادامه دهیم.
Add comment