افراد بسیاری هم اکنون در کمپ های مختلف یونان زندگی می کنند، کمپ های یونان را به عنوان خانه های انتظاری می دانند تا از یونان به کشور سومی منتقل شوند .
آنها به دنبال راه های قانونی و غیر قانونی بسیاری می گردند تا به مقصد خود یعنی کشور های اروپای غربی برسند . اما تا آن زمان این انتظار را چگونه می گذرانند ؟ چگونه اوقات فراغت خود را طی می کنند ؟ وضعیت زندگی آنها چگونه است؟
در واقع آنها مجبور به زندگی و انتظار در کمپ ها هستند و به نظر آنها دولت یونان سیاست مناسبی در قبال مهاجران پیش نگرفته است زیرا خود این کشور به تازگی از زیر بار رکورد های اقتصادی به پاخاسته و همین دلایل به نوبه ی خود انگیزه رفتن به کشور های دیگر را در مهاجران بیشتر می کند. یونان حتی برنامه ای مشخصی برای زندگی مردم مقیم کمپ ها و مهاجران ندارد و این باعث میشود پناهندگان احساس بی سرنوشتی کنند. خواستیم تا روایت انتظار پناهندگان را از زبان خودشان داشته باشیم.
آقای شریفی متولد سال 1975 : همراه با خانواده در کمپ مالاکاسا بودم اما مدتی است که در کمپ تنها زندگی می کنم و انتظار می کشم . دلیل اصلی انتظار من در کمپ مالاکاسا پیوستن به خانواده ام در آلمان است اینجا منتظر میمانم تا به آنها برسم. من به هر طریق ممکن که شده خود را به خانواده ام می رسانم . انتظار در این کمپ واقعا سخت است به خصوص که کمپ مالاکاسا یکی از ناامن ترین کمپ های یونان است، هیچ امنیتی ندارد و گاهی اوقات گویی قانون جنگل در آن حاکم است هر کس که خواست بدون اجازه وارد کمپ می شود. تمام این جنگ و دعواها انتظار ما را سخت تر کرده است .
به نظر من انتظار رفتن به آلمان از طریق پیوند خانواده ام، بیشتر از یک سال طول میکشد، در مدت این انتظار سعی در حل مشکلات و نزاع های مردم دارم چون مردم مرا به عنوان (ریش سفید) می دانند همچنان ما در اینجا برای مسلمان ها مسجدی را اداره می کنیم تا مردم بتوانند به طاعات و عبادات خود برسند و از این طریق شاد و سر حال باشند.
خانم فلورانس ۱۷ ساله در کمپ ثیوا : مدت دو سال است که در یونان در کمپ ثیوا زندگی می کنم اصلیتم از کشور افغانستان هست ، فعلا در حالت انتظار به سر میبرم ، انتظاری که همراه با بی سرنوشتی است ، در ابتدا قصد پیوند خانواده گی به برادرم را داشتیم اما دولت آلمان درخواست ما را رد کرد و ما مجبور شدیم در یونان بمانیم درخواست پناهندگی بدهیم و فعلا منتظر پاسپورت هستیم. شاید این انتظار ماه ها و یا سال ها طول بکشد. در طول این انتظار سعی میکنم خودم را با درس خواندن ورزش کردن فوتبال و نقاشی کردن مشغول نگه دارم تا که این انتظار به پایان برسد. این انتظار برای ما بسیار سخت است مخصوصا در کمپ ثیوا که افراد مجرد همراه خانواده ها در کمپ زندگی می کنند،بعضی اوقات آنها مست می کنند و موجب آزار و اذیت خانواده ها میشوند. پلیس نیز به درخواست های ما توجه نمی کند ، این انتظار در این شرایط برای خانم ها و دختر ها که روح لطیف تری دارند سخت تر و عذاب آور تراست. پیام من برای کسانی در کمپ ها زندگی می کنند و در انتظار به سر می برند این است که بهتر است خودشان را مشغول فعالیت های مفید کنند، درس بخوانند و وقت خود را بیهوده هدر ندهند و امیدوار باشند که به مقصدهای خود می رسند و بدانند که انتظار به پایان می رسد.
جعفر علی از کمپ اسخیستو : من در کمپ اسخیستو زندگی میکنم که تقریبا نزدیک به پیریاس در آتن می باشد. مدتی یک سال و شش ماه می شود که در یونان هستم. فعلا در کمپ که زندگی می کنم نه تنها افراد زیر سن مانند من، بلکه تمام مردم بی صبرانه منتظر رفتن از یونان به دیگر کشورهای اروپایی هستند. آنها این کمپ ها را مانند خانه های انتظاری می دانند که یک روزی از آن نجات مییابند . این کمپ ها نه تنها برای من بلکه برای تمام مهاجران زجر آور است و با جدیت و با تمام وجودم می گویم که همه دچار مشکلات روانی شده اند.
و اما فعالیت های من ، فعلا فقط زبان انگلیسی و یونانی را می خوانم و امیدوارم در فراگیری آن موفق شوم ، قبلا به مدرسه یونانی می رفتم اما چون زبان را نمی فهمیدم تصمیم گرفتم اول زبانم را قوی و سپس به تحصیل رسمی ادامه دهم.
پیام من برای همه ی مهاجران عزیز این است صبور و شکیبا باشید و تلاش کنید.
بعد از خواندن این مطلب امیدوارم حالت روحی و روانی ،مشکلات زندگی و زجرهای مهاجران بخصوص جوانان که به دنبال تحصیلات و افزایش سطح دانش خود هستند را فهمیده باشید و آنها درک کنید !!!
Add comment