ما درچاپ ۱۳روزنامه پرندگان مهاجرمقاله ای به نشررساندیم مبنی بر اینکه مهاجرینی که جواب پناهندگی شان را قبل ازآگوست ۲۰۱۷ دریافت کرده اند،باید خانه هایشان را ترک کنند و کمکهای نقدی دیگربه آنها تعلق نمی گیرد.این باربازهم در۳۰ می ۲۰۲۰ نگرانی و دغدغه ی ما درباره این موضوع است.
درمقاله قبل اعلام کردیم اگردولت نتواند مهاجرین را آماده ادغام در جامعه کند باعث سرگردانی هزاران مهاجرخواهد شد وازآنجایی که مهاجرین آموزش زبان ندیده اند و بازارکاری آماده استخدام آنان نیست درکشوری که نرخ بیکاری بالای ۲۰ درصد است، احتمال پیدا کردن خانه وشغل با این وضع ازجامعه به صفر می رسد پس اولین گزینه انتخابی آنها برای زندگی ،میدان ویکتوریا درآتن خواهد بود .حالا تمام آنچه که پیش بینی کرده بودیم در میدان ویکتوریا اتفاق افتاده است. ده ها خانواده درمیدان ویکتوریا بی خانمان مانده اند واینبارعلاوه بر سرگردانی هزاران انسان ،کادر درمانی نیز ضربه بزرگی خواهد خورد اگراین تجمعات درمیادین اصلی ادامه پیدا کند،حتی اگر سرگردانی هزاران مهاجر برای دولت مسئله ای نیست، نباید ازهمه گیری ویروس کوئید ۱۹غافل شد.بازهم نیازاست که بگوئیم بعد از گذشت ۵ سال از ورود مهاجرین به یونان ،این باراین سرگردانی قابل قبول نخواهد بود!چه زمانی آمادگی لازم برای پذیرش مهاجرین در یونان اتفاق خواهد افتاد؟پنج سال دیگر؟
بعضی ازخبرها حاکی ازاین است که مدت ۶ماه که بعد ازدریافت جواب پناهندگی به مهاجرین برای پیدا کردن کاروخانه داده می شد اکنون به ۱ماه تغییر پیدا کرده است .حالا سوال این است، دولت چه تغییراتی درقوانین ادغام مهاجرین وایجاد شغل درجامعه یونان به وجود آورده که ۶ ماه فرصت به ۱ماه تغییر پیدا کرده است ؟! تنها کافی است کمی به اطرافمان دقت کنیم که متوجه شویم ورود مهاجرین زمینه سازایجاد صدها شغل درجامعه یونان شد درحالی که بعضی ازمردم حتی حاضر به اجاره دادن خانه خود به مهاجرین نیستند ،بسیاری ازمردم بدلیل شیوع کرونا مشاغل خود را از دست داده اند، چگونه میتوان توقع داشت که با وجود تقریبا ۲و نیم ماه از قرنطینه و بسته بودن بنگاههای مسکن ،مهاجرین باید خانه هایشان را تخلیه کنند.آیا دولت یونان شرایط کاری برای مهاجرین مهیا کرده وآنها قدراین فرصت را ندانسته اند واز زیربارکار شانه خالی کرده اند ؟! نمی خواهم یکطرفه قضاوت کنم ،البته که هستند مهاجرینی که جویای کارو پیشرفت و فعالیت نیستند،اما ۸۰ درصد مهاجرینی که از خانه ها بیرون رانده شده اند را زنان و کودکان و قشر آسیب پذیر تشکیل می دهند .روی سخنم بیشتر با سیاست مدارانی است که شب تصمیم می گیرند و روزعملی می سازند فقط با یک امضا ،بدون اینکه حتی فکرکنند تصمیم دیشبشان باعث بی خانمانی و بی خوابی هزاران انسان شده است .
گاهی فکر میکنم در میان کتاب داستان ترسناکی گم شده ام و نمی خواهم باور کنم که این ما انسانها هستیم که یکدیگر را می کشیم به خاطررنگ پوست ،یکدیگر را به آتش می کشیم به دلیل عبورغیر قانونی از مرزی برای یافتن صلح .آیا میتوانیم نام خود را انسان بگذاریم زمانی که ازیک سردنیا فریاد نمی توانم نفس بکشم وازگوشه ی دیگر فریاد کمی آب بیاورسوختم ، به گوش می رسد .گاهی خسته می شوم از اینکه ازامید بنویسم وقتی خود را نا امید می یابم .اما به خود قول داده ام هیچوقت تسلیم نخواهم شد وخواهم نوشت از چراغ عدالتی که یک جایی اززمین هنوز روشن است ،ازجان انسانهایی که هنوزارزشمند است وازکودکانی که آینده شان روشن خواهد بود. حتی اگرمن یک نفر باشم بازهم خواهم نوشت ،زیرا نمی خواهم نسلمان عادت کند به دیدن ظلم،جنگ ،تبعیض و دم نزند. در کتابی خواندم “عادت ناجوانمردانه ترین بیماری است .” درآخرمی خواهم بگویم بیاییدعادت نکنیم به عادت کردن به نابرابری ها ونازیبایی ها !
Add comment