Photo by Siddik MD Abu Baker

نا خواسته در مسیر مهاجرت

مهاجرت کردن یکی از حق و حقوق های مسلم هر انسان است مثل هزاران حق و حقوق دیگر که این روزها در جامعه مدرن سر زبان ها می باشد و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند تا آنجایی که حتی در این راه قربانی نیز می شوند ” مثل ما پناهندگان که تا به حال قربانیان زیادی داده ایم و همه روزه تعداد آن در حال افزایش است .

ما برای رسیدن به این حق و حقوق همواره در حال مبارزه با جامعه مدرن جهان اولی هستیم ! اما چرا ؟ آیا ما واقعا مجبور به پذیرفتن این همه مشکلات و هزینه های که باید با جان و مال خود پرداخت کنیم هستیم ؟

طبق کنوانسیون 1951 ژنو هر گاه فرد یک جامعه ای به دلایلی مانند عقاید `باورها `وابستگی های سیاسی `وابستگی های قومی و نژادی` بلاهای طبیعی و جنگ در یک کشور امن پناهنده می شود باید از حق و حقوق شهروندی کامل برخوردار باشند ولی در افغانستان علاوه بر این مشکلات دلایل مهم و قابل یادآورری دیگری هم برای مجبور کردن ما به مهاجرت وجود دارد .

یکی از اولین دلایل مهاجرت خانواده است داشتن پدر و مادری بی سواد که فقط با روش تولید مثل آشنا هستند. از زمان تولد در یک خانواده پر جمعیت به دور از محبت و احساسات خانوادگی و با داشتن والدینی که روش تربیتی غیر از خشونت تحقیر و توهین را نیاموخته اند بزرگ می شوند .

طبق آمار به دست آمده توسط روزنامه ( اطلاعات روز ) در افغانستان از هر پانزده کودک دوازده نفر از آنها مورد خشونت خانوادگی قرار گرفته اند و از سنین پایین به دنبال کار و معیشت خود هستند. در افغانستان کودکان از سن پنچ تا هفده ساله که تعداد آن ها 3.7 میلیون می باشند در حال انجام کار های شاقه و طاقت فرسا هستند در چنین شرایط که خشونت و کار های شاقه به کودکان تحمیل می شود این عمل تبدیل به یکی از فرهنگ های ما شده است که ما نه توان مقابله با آن را داریم و نه سازمان یا ارگان پیگیری برای آن وجود دارد به همین دلیل هیچ چاره بجز مهاجرت برای ما نمی ماند. بعد از موضوع خانواده مسئله جامعه خشن که با جنگ و نفرت بر پا شده است دلیل دیگری برای مهاجرت می شود. در جامعه که هیچ روش زندگی به غیر از روش زندگی آنها قابل قبول نیست و ما باید به اجبار با عقیده ، باورها و اندیشه های جهان بینی آنها زندگی کنیم در جامعه ای که دغدغه آنها زندگی پس از مرگ است جامعه ای بی سواد که ذهن آنها فقط با شنیدن مسیر خود را عوض می کند و هر کس می تواند برای منافع خود آن را تعغییر دهد و سپس همین موضوع باعث درست شدن نیروهای افراطی مثل طالبان و القاید در افغانستان می شود و خشونت آنها به کودکان کاملا مشهود می باشد و همین یکی از بزرگترین دلایل مهاجرت و فرار ما از این جامعه است .

Photo by Siddik MD Abu Baker

 

یکی دیگر از دلایل مهاجرت مکان های نا مناسب برای تحصیل مانند مساجد و مکتب ها و حتی دانشگاه می باشد . به ندرت می تواند شخصی را پیدا کرد که تا به حال مورد خشونت در محل تدریس توسط معلم های غیر حرفه ای قرار نگرفته باشد این خشونت و رفتار توهین آمیز به طور وحشتناک و غیر قابل تصور در حال اتفاق است و من خود یکی از قربانیان این خشونت ها هستم و متاسفانه این رفتارها مداوم ادامه دارد و به عنوان روش تحصیلی پذیرفته شده است .

متاسفانه آموزگاران غیر حرفه ای خواسته یا نا خواسته مرتکب خشونت بر علیه کودکان می شوند و این کار آسیب های روحی و روانی زیادی را به کودکان وارد می کند و سبب ترس آنها برای رفتن به مدرسه می شود به همین دلیل کودکان از همان ابتدا فکر فرار و نرفتن به مدرسه را دارند و اکثریت فقط با فشار و اجبار خانواده به مدرسه می روند و این موانع تحصیلی بطور گوناکون حتی در دانشگاه نیز ادامه دارد مثل توهین , تحقیر , نادیده گرفتن , تعصب بر قشر و قوم خاص , و جدا سازی افراد به دلیل دین و مذهب , این پدیده کاملا بصورت آشکار می باشد و کسی توان مخالفت با آن را ندارد و در هر دو حکومت افغانستان جمهوری و حکومت طالبان همه این مشکلات وجود داشته و دارد و حتی با روی کار آمدن حکومت طالبان موارد فوق به شدت افزایش یافته برای مثال اضافه کردن کتاب های دینی و افراطی و جایگزین کردن آنها با کتاب های علمی و تخصصی به همین دلایل به این نتیجه می رسیم که آینده تحصیلی وجود ندارد و ما راهی بجز مهاجرت نداریم و ما از شروع فکر مهاجرت میدانیم که با چه سختی و مشکلاتی روبرو خواهیم شد و حتی اینکه شاید هرگز به مقصد نرسیم و جان خود را مثل هزاران پناهجوی دیگر در این مسیر از دست بدهیم .

در جهانی که جای کافی برای زندگی همه انسانها وجود دارد چرا باید به روشی که دوست داریم زندگی نکنیم و چرا باید فرصت پیشرفت برای همه بصورت عادلانه وجود نداشته باشد ؟

انسان همواره به دنبال نداشته های خود است و خواست ما چیزی بجز اندکی عشق و محبت بدونه در نظر گرفتن نژاد , رنگ پوست , باورهای مذهبی و علایق شخصی نیست و همین تفاوت ها می تواند زیبایی یک جامعه بدون مرز باشد و راه رسدن به آن با داشتن ذهنی باز( open mind) شروع می شود .

مجتبی رحیمی

Add comment