شاعران هنرمندانی هستند با استعداد خدادادی، کسانی که فقط با چند جمله توصیفات زیادی می کنند – چیزی که مغزتان را منفجر می کند! شاعران معمولا مردم بسیار صلح آمیز هستند. آنها در مورد اصول خود صحبت می کنند و ما می توانیم چیزهای زیادی از دانش آنها کسب کنیم. دو نوع اصلی شعر وجود دارد: شعری که بیانگر ابراز محبت روحی باشد، ابراز محبت به خدا و شعری که بیانگر ابراز محبت نسبت به افراد دیگر باشد.
بسیاری از شاعران در زمان های مختلفی زندگی کرده اند و مردم هنوز هم از کارشان قدردانی می کنند، سال های زیاد بعد از مرگ آنان. از آنجایی که من شعر را خیلی دوست دارم، تصمیم گرفتم درباره بعضی از شاعران بنویسم. زیرا می خواهم مردم برای همیشه آنها را با احترام به خاطر بسپارند، مثل من.
عبدالرحمان بابا شاعر بزرگ زبان مادری من پشتو بود. در سال ۱۶۵۵در شهر پشاور زاده شد و در سال ۱۷۰۶از دنیا رفت، بنابراین او در دوره امپراتوری مغول ها (در شبه قاره هند) زندگی می کرد. او تعداد زیادی از تحسین کنندگان و احترام را در ادبیات پشتو دارد، به همان اندازه که ویلیام شکسپیر دارد. رحمان یک صوفی (افرادی که تصمیم می گیرند با سادگی به شیوه اسلامی زندگی کنند) و درویش (زندگی را در فقر به سر برند و وقف دین کنند) بود. او همیشه درباره انسانیت بدون تنفر صحبت می کرد. وی در اشعار خود از بسیاری جهات عشق و ارادت خود را به خدای خود ابراز کرده است.
مصرعی از شعر او:
خود را همچو دانه ای در زمین زنده کن
گر می خواهی بزرگ شوی، باید همچو خاک باشی
علامه محمد اقبال شاعر، فیلسوف و سیاستمدار بزرگی بود. او به عنوان ستون فقرات زبان اردو در نظر گرفته می شود، اگرچه همچنین اشعاری به فارسی و عربی نیز سروده است. او همچنین به عنوان “مُصَوِّر پاکستان” (هنرمند پاکستان) نیز شناخته می شود، زیرا او از طریق اشعار خود توانست مسلمانان را بیدار کند تا برای حقوق خود علیه امپراتوری انگلیس بجنگند. اقبال در سال ۱۹۳۸در لاهور پاکستان درگذشت.
مصرعی از شعر او:
وقتی روح عقاب در جوانی بیدار می شود،
بسا آنان مقصود را، والاتر از فلک بینند
مولانا جلال الدین رومی: شاعر معروف پارسی، محقق و نویسنده اسلامی، در سال ۱۲۰۷در افغانستان زاده شد و ۱۲۷۳قونیه ترکیه درگذشت. بیشتر جنبه های زندگی وی با استادش شمس الدین تبریزی، یکی از بزرگترین مدرسین معنوی اسلامی دوران خود پیوند خورده است. تبریزی همچنین شاعر و نویسنده بزرگی بود و در کتاب مولوی بنام “مثنوی معنوی” بسیار مشهور است.
مصرعی از شعر او:
حاصل عمرم سه سخن بيش نيست
خام بودم، پخته شدم، سوختم
کنستانتین کاوافی شاعر یونانی بود، کسی که در ۲۹ آوریل ۱۸۶۳ در اسکندریه مصر به دنیا آمد و در همان روز تولد خود در سال ۱۹۳۳ درگذشت. او به غیر از نوشتن شعر، یک کارمند دولت نیز بود؛ در حالی که در اسکندریه شخصیت مهمی از زندگی سوادآموزی این شهر بود. با این حال، هیچ کدام از اشعار وی هنگام زنده بودن او منتشر نشد، بلکه تا دو سال بعد از مرگ او.
مصرعی از شعری مورد علاقه من از کاوافی “استغاثه” :
دریا، دریانورد را به ته کشید
مادرش، از ترس مبادا های سرنوشت…
ویلیام شکسپیر یک نمایشنامه نویس و شاعر عالی بود، او در آوریل ۱۵۶۴ در دهکده کوچکی در انگلستان به دنیا آمد. از دوران کودکی علاقه شکسپیر به تئاتر بود. او مدرسه را ترک کرد و با دوستان خود به تئاتر رفتن را از سن جوانی شروع کرد. در سن ۲۵ سالگی شکسپیر به لندن نقل مکان کرد و بازیگری و حرفه نمایش نویسی خود را شروع کرد. به غیر از ۳۸ نمایشنامه، او ۱۵۴ ترانه و اشعار بیشماری نوشت. برخی از مشهورترین نمایشنامه های او “رومئو و ژولیت”، “هملت”، “اُتللو” و “طوفان” است. وی در سال ۱۶۱۶ در روستای مادری خود درگذشت.
مصرعی از شعر مورد علاقه من از شکسپیر “چشم معشوقه من” :
نگاه معشوقه من چیزی شبیه خورشید نیست.
مرجان بسیار قرمزتر از قرمزی لب هایش است…
جامعه ما می تواند چیزهای زیادی از شاعران بیاموزد. آنان پیام صلح، انسانیت و عشق را می فرستند. گاهی اوقات خیلی ناراحت می شوم، زیرا نسل ما تمایل دارد این شاعران را فراموش کند و پیام های آنها را نفهمد.
Add comment